کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
fan-shaped پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
fan-shaped
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فن شکل
-
واژههای مشابه
-
fanning
حرکت وزشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] حرکت افقی دود بدون گسترش دودستون که غالباً تا مسافت زیادی ادامه مییابد
-
fans
دیکشنری انگلیسی به فارسی
طرفداران، پنکه، پروانه، بادزن، باد بزن، تماشاچی ورزش دوست، هیکل، باد زدن، وزیدن بر
-
fanned
دیکشنری انگلیسی به فارسی
fanned، باد زدن، وزیدن بر
-
fanning
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فانی کردن، باد زدن، وزیدن بر
-
fannings
دیکشنری انگلیسی به فارسی
fannings
-
flabelliform, fan-shaped
بادبزنیشکل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] ← بادبزنی
-
shape
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شکل، صورت، سبک، اندام، ریخت، قواره، طرز، تجسم، شکل دادن، شکل دادن به، سرشتن
-
Shapely
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شفاف، خوش بر و رو، خوش ترکیب، شکیل، خوش اندام، خوش ریخت
-
shapes
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شکل ها، شکل، صورت، سبک، اندام، ریخت، قواره، طرز، تجسم، شکل دادن، شکل دادن به، سرشتن
-
shaped
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شکل گرفته، بشکل درامده
-
shapeful
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شکل دار
-
deep sea fan, fan
پنجۀ ژرفدریا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقیانوسشناسی] ناحیهای به شکل یک بادبزن بزرگ که از رسوبگذاری در ناحیۀ خیز قارهای به وجود آمده باشد متـ . پنجۀ زیردریا submarine fan
-
shaping 1, behaviour shaping
رفتارسازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] تقویت تدریجی و گامبهگام یک رفتار به سمت پاسخ مطلوب