کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
fabricating پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
fabricating
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
fabricating
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ساختن، تقلید و جعل کردن، از خود در آوردن، بافتن و از کار در آوردن
-
واژههای مشابه
-
fabricator
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سازنده
-
fabrications
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ساختگی ها، ساخت
-
fabricated
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ساخته شده، ساختن، تقلید و جعل کردن، از خود در آوردن، بافتن و از کار در آوردن
-
fabricative
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پارچه
-
fabrication
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ساخت
-
fabricant
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مصنوعی
-
fabricational
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ساختگی
-
fabrics
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پارچه، قماش، محصول، سبک بافت، اساس
-
fabricate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ساختن، تقلید و جعل کردن، از خود در آوردن، بافتن و از کار در آوردن
-
fabricators
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سازندگان
-
fabricates
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تولید می کند، ساختن، تقلید و جعل کردن، از خود در آوردن، بافتن و از کار در آوردن
-
fabricated implant
کاشتینۀ سفارشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پیوند] کاشتینهای که برای یک جایگاه خاص بهطور ویژه و براساس سفارش ساخته میشود
-
lineated fabric
بافتار خطی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] بافتاری ناهمسانگرد که سیماهای (features) آن بیشتر خطی است