کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
extrinsic پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
extrinsic
/-sik,ikˈstrinzik/
دیکشنری
بیرونی
صفت
external, out, outer, exterior, outward, extrinsic
بیرونی
foreign, outside, out, external, outer, extrinsic
خارجی
subsidiary, secondary, ancillary, accessory, subordinate, extrinsic
فرعی
extrinsic
دارای مبداء خارجی
partial, little, minute, retail, negligible, extrinsic
جزئي
accidental, chance, casual, fortuitous, stochastic, extrinsic
اتفاقی
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
extrinsic
فرهنگ لغات علمی
غیر ذاتی
-
extrinsic
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بیرونی، خارجی، فرعی، دارای مبداء خارجی، جزئي، اتفاقی
-
واژههای مشابه
-
extrinsically
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بی نظیر
-
extrinsicate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بی ادعا کردن
-
extrinsicality
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بی نظمی
-
extrinsication
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بی نظمی
-
extrinsic stress
فرهنگ لغات علمی
تنش خارجی
-
extrinsic fraud
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تقلب بیرونی
-
extrinsic fabry perot interferometer
فرهنگ لغات علمی
حسگرهای فابری پرو بیرونی