کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
extendible پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
extendible
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قابل تمدید
-
واژههای مشابه
-
extender
یازه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] مادهای خنثی که به محصول افزوده میشود و آن را رقیق یا ویژگیهای فیزیکی آن را اصلاح میکند
-
extend to
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گسترش به
-
extenders
دیکشنری انگلیسی به فارسی
توسعه دهندگان، ادامه دهنده، توسعه دهنده، بسط دهنده، پوشا، ممدد
-
extendability
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قابلیت توسعه
-
extends
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گسترش می یابد، توسعه دادن، طولانی کردن، رساندن، دراز کردن، تمدید کردن، ادامه دادن، طول دادن، منبسط کردن، بزرگ کردن
-
extendable
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قابل تمدید، توسعه پذیر
-
extending
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گسترش دادن، توسعه دادن، طولانی کردن، رساندن، دراز کردن، تمدید کردن، ادامه دادن، طول دادن، منبسط کردن، بزرگ کردن
-
extended forecast, extended range forecast
پیشبینی فرادوره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] پیشبینی وضع هوا برای دورهای ورای پیشبینی سه روز یا بیشتر از زمان صدور
-
meat extender
گستردهساز گوشت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] جزئی غیرگوشتی که برای بهبود طعم و بافت و ظاهر و خواص تغذیهای نامیزههای گوشت به آن افزوده میشود
-
chain extender
یازۀ زنجیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] مادهای که موجب یازش زنجیر میشود
-
extended source
چشمۀ گسترده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] چشمهای از تابش آسمانی که قطر ظاهری غیرصفر دارد
-
extended present
زمان حال گسترده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آیندهپژوهی و آیندهنگری] گسترهای زمانی فراتر از برهۀ کنونی که با توجه به موضوع ممکن است یک بازۀ زمانی مشخص از گذشته تا آینده را در برگیرد متـ . حال گسترده
-
extended chain
زنجیر یازیده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] زنجیری بسپاری که در کشیدهترین حالت خود است