کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
explorer پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
explorer
/ikˈsplôrər/
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
explorer
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اکسپلورر، جستجوگر، مکتشف، سیاح، پیگرد
-
واژههای مشابه
-
explorations
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اکتشافات، اکتشاف، شناسایی، سیاحت اکتشافی، استکشاف
-
exploring
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کاوش، پیگردی
-
explored
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کاوش، اکتشاف کردن، کاوش کردن، سیاحت کردن، پیگردی کردن
-
explorers
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کاشفان، جستجوگر، مکتشف، سیاح، پیگرد
-
explore
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کاوش کنید، اکتشاف کردن، کاوش کردن، سیاحت کردن، پیگردی کردن
-
explores
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کاوش می کند، اکتشاف کردن، کاوش کردن، سیاحت کردن، پیگردی کردن
-
explorator
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اکتشاف
-
explorative
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اکتشافی
-
explorement
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کاوش
-
exploration
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اکتشاف، شناسایی، سیاحت اکتشافی، استکشاف
-
explorativeness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اکتشاف
-
explorate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اکتشاف
-
inspective exploration, specific exploration
کاوش وارسانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] روشی کاوشگرانه بهمنظور کاهش اضطراب و بیم و بلاتکلیفی ناشی از محرک جدید که انگیختگی را کاهش میدهد