کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
expense account پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
expense account
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
expense account
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حساب هزینه، صورت هزینه، حساب خرج
-
واژههای مشابه
-
expenseful
دیکشنری انگلیسی به فارسی
عاقلانه
-
expensiveness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هزینه یابی
-
expenses
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هزینه ها، مخارج، مصرف
-
expensing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هزینه کردن
-
expensefulness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ارزیابی
-
expensed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هزینه کردن
-
expensively
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گران است
-
voyage expenses
مخارج سفر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] هزینههایی که بهطور مستقیم به انجام سفر مربوط میشود، شامل دستمزد خدمه و سوختگیری و عملیات راهنمایی و یدککشی و عوارض بندری، ولی هزینههای عادی عملیاتی کشتی از قبیل تعمیر رادار و مخارج اقامت خدمه در مهمانخانه را در بر نمیگیرد
-
expensive rate
نرخ گران
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] قیمتی بالاتر از قیمت معمول
-
trade expense
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هزینه تجاری
-
promotional expense
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هزینه تبلیغاتی
-
moving expense
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هزینه متحرک
-
medical expense
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هزینه پزشکی