کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
expenditure پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
expenditure
/ikˈspendiCHər/
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
expenditure
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هزینه ها، هزینه، مصرف، صرف، خرج، پرداخت، بر امد
-
واژههای مشابه
-
expenditures
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هزینه ها، مصرف
-
energy expenditure, caloric expenditure
کارمایۀ مصرفی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] مقدار انرژی که فرد در بیستوچهار ساعت مصرف میکند متـ . انرژی مصرفی
-
tourism expenditure
مخارج گردشگری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] کل مخارجی که بازدیدکنندگان برای سفر و اقامت در مقصد هزینه میکنند
-
destination expenditure
مخارج مقصد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] بخشی از مخارج سفر که در مقصد هزینه میشود
-
capital expenditure
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هزینه سرمایه
-
resting energy expenditure
کارمایۀ مصرفی آرامش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] مقدار انرژی که فرد در حالت استراحت مصرف میکند متـ . انرژی مصرفی آرامش
-
estimated energy expenditure
کارمایۀ مصرفی برآوردی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] مقدار انرژی مصرفی یک فرد در طی یک فعالیت خاص که با یکی از روشهای برآورد انرژی، برآورد شده است متـ . انرژی مصرفی برآوردی
-
basal energy expenditure
کارمایۀ مصرفی پایه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] مقدار انرژیای که فرد برای انجام فعالیتهای حیاتی در حالت استراحت کامل بدنی و ذهنی مصرف میکند متـ . انرژی مصرفی پایه
-
daily energy expenditure
کارمایۀ مصرفی روزانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] مقدار متوسط انرژی که یک فرد در طول یک روز عادی مصرف میکند متـ . انرژی مصرفی روزانه
-
total energy expenditure
کارمایۀ مصرفی کل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] مجموع انرژی مصرفی در حالت آرامش و انرژی مصرفی در حالت فعالیت و انرژی حاصل از اثر حرارتی که فرد در بیستوچهار ساعت صرف میکند متـ . انرژی مصرفی کل
-
average trip expenditure
میانگین مخارج سفر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] جمع کل مخارج بازدیدکنندگان تقسیم بر تعداد بازدیدها در هر محل