کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
expend پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
expend
/ikˈspend/
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
expend
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خرج کردن، صرف کردن، مصرف کردن
-
واژههای مشابه
-
expender
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مصرف کننده
-
expenders
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مصرف کنندگان
-
expendability
دیکشنری انگلیسی به فارسی
صرف هزینه
-
expendables
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لوازم مصرفی
-
expended
دیکشنری انگلیسی به فارسی
صرف شده است، خرج کردن، صرف کردن، مصرف کردن
-
expends
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مصرف می کند، خرج کردن، صرف کردن، مصرف کردن
-
expending
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مصرف کردن، خرج کردن، صرف کردن
-
expendable
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قابل مصرف است، مصرف پذیر، قابل خرج
-
expendable decoy
فریبگر یکبارمصرف
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] نوعی فریبگر که از هواپیما پرتاب میشود و پس از ایجاد هدفهای کاذب در صفحۀ رادار دشمن بیاستفاده میشود
-
energy expended in physical activity
انرژی مصرفی فعالیت بدنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] انرژی مصرفشده در فعالیتهای ارادی و غیرارادی بدن اختـ . اِنفاب EEPA