کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
exhibiting پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
exhibiting
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
exhibiting
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نمایشگاه، نمایش دادن، ارائه دادن، ابراز کردن، در معرض نمایش قرار دادن
-
واژههای مشابه
-
exhibitions
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نمایشگاه ها، نمایشگاه، نمایش، ارائه، حقوق تقاعد
-
exhibited
دیکشنری انگلیسی به فارسی
به نمایش گذاشته، نمایش دادن، ارائه دادن، ابراز کردن، در معرض نمایش قرار دادن
-
exhibits
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نمایشگاه ها، اثر نمایشی، عمده دلالت کننده، نمایش دادن، ارائه دادن، ابراز کردن، در معرض نمایش قرار دادن
-
exhibitional
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نمایشگاه
-
exhibit
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نمایشگاه، اثر نمایشی، عمده دلالت کننده، نمایش دادن، ارائه دادن، ابراز کردن، در معرض نمایش قرار دادن
-
exhibitively
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نمایشگاه
-
exhibiter
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نمایش دهنده
-
exhibitive
دیکشنری انگلیسی به فارسی
برجسته، نمایشی، نشان دادنی، جلوه دهنده
-
exhibitant
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نمایش دهنده
-
exhibitable
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نمایشگاه
-
exhibition skiing
برفسُری نمایشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] ← برفسُری آزاد
-
exhibition area
دیکشنری انگلیسی به فارسی
منطقه نمایشگاه