کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
exhaust fan پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
exhaust fan
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فن خروجی
-
واژههای مشابه
-
exhaustivity
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خستگی
-
exhaustible
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قابل تمدید
-
exhausted
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خسته
-
exhaustion
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خستگی، فرسودگی
-
exhausts
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تخلیه می شود، اگزوز، خروج، در رو، خسته کردن، تهی کردن، نیروی چیزی را گرفتن، از پای در اوردن، تمام کردن، بادقت بحی کردن، سپری کردن
-
exhausting
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خسته کننده، طاقت فرسا، خروجی، خستگی اور
-
exhaustive
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جامع، کامل
-
exhaustiveness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تکمیل
-
exhauster
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خسته کننده
-
exhaust emissions,exhaust pollutants
آلایندههای اگزوز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] مجموعهگازهایی که ازطریق اگزوز خارج میشود
-
exhaust brake, exhaust retarder
خفهکن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] افزارهای در موتورهای دیزلی که ازطریق تغییر پسفشار دود سرعت خودرو را کاهش میدهد
-
exhaust 1, exhaust system
اگزوز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] سامانهای که دود حاصل از احتراق را به محیط خارج هدایت میکند
-
exhaust camshaft, exhaust cam, exhaust valve cam
میلبادامک دود
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] در موتورهای دومیلبادامکبالا (DOHC)، میلبادامکی که سوپاپهای دود را باز و بسته میکند