کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
excretions پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
excretions
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
excretions
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دفاتر، دفع، مدفوع
-
واژههای مشابه
-
excrete
دفع کردن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] عمل خروج مواد زائد دگرگشتی از یاخته یا موجودات زنده
-
excretal
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دفع ادرار
-
excreter
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دفع کننده
-
excreted
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دفع شده، دفع کردن، بیرون انداختن، پس دادن
-
excretive
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دفع کننده
-
excretes
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دفع می کند، دفع کردن، بیرون انداختن، پس دادن
-
excreting
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دفع کردن، بیرون انداختن، پس دادن
-
excreters
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دفع کننده
-
excretion 1
دفع 3
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] خروج مواد زائد دگرگشتی از یاختهها یا موجودات زنده
-
excretion 2, excrement
مادۀ دفعی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] مادۀ زائد دگرگشتی که از یاختهها یا موجودات زنده خارج میشود
-
radioactive iodine excretion test
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آزمایش ادرار رادیواکتیو ید