کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
exchange interaction پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
exchange interaction
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
exchange interaction
برهمکنش تبادلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] برهمکنش ذرات بنیادی که با تبادل یک یا چند بوزون صورت میگیرد
-
exchange interaction
فرهنگ لغات علمی
برهمکنش تبادلی
-
exchange interaction
فرهنگ لغات علمی
برهمکنش تبادلی
-
واژههای مشابه
-
exchangeably
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قابل تعویض
-
exchanges
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مبادلات، تبادل، بورس، مبادله، تعویض، معاوضه، عوض، اسعار، صرافی، تسعیر، ردو بدل کننده، ردوبدل ارز، صرافخانه، جای معاملات ارزی و سهامی، عوض کردن، مبادله کردن، تسعیر یافتن
-
exchanging
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مبادله، عوض کردن، مبادله کردن، تسعیر یافتن
-
exchangeability
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تبادل پذیری
-
double exchange
فرهنگ لغات علمی
تبادل دوگانه
-
exchange bias
فرهنگ لغات علمی
میدان تبادلی
-
exchange bias
فرهنگ لغات علمی
میدان تبادلی
-
super exchange
فرهنگ لغات علمی
ابر تبادل
-
super exchange
فرهنگ لغات علمی
ابر تبادلی
-
exchange centre, exchange
مرکز تلفن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] مجموعۀ ساختمان و تأسیسات و تجهیزاتی که وظیفۀ اصلی آن اتصال خطوط تلفن به یکدیگر ازطریق سودهی است متـ . مرکز مخابرات، مرکز
-
exchange area
محدودۀ مرکز تلفن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] محدودهای جغرافیایی که مشترکان هر مرکز در آن قرار میگیرند و میتوانند از مرکز، خط تلفن و خدمات مربوط به آن را دریافت کنند متـ . محدودۀ مرکز مخابرات، محدودۀ مرکز