کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
excavates پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
excavates
/ˈekskəˌvāt/
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
excavates
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حفاری، کاویدن، حفر کردن، حفاری کردن، از خاک در اوردن
-
واژههای مشابه
-
excavation
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حفاری، کاوش، خاک برداری، نبش
-
excavators
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بیل مکانیکی، کاوشگر، حفرکننده
-
excavate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
استخراج، کاویدن، حفر کردن، حفاری کردن، از خاک در اوردن
-
excavator
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بیل مکانیکی، کاوشگر، حفرکننده
-
excavations
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حفاری، حفریات
-
excavated
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حفاری، کاویدن، حفر کردن، حفاری کردن، از خاک در اوردن
-
excave
دیکشنری انگلیسی به فارسی
عجله کن
-
excavating
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حفاری، کاویدن، حفر کردن، حفاری کردن، از خاک در اوردن
-
lateral excavation, extensive excavation
کاوش گسترده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] کاوش یا گشودن بخشهای بزرگی در حفاری شامل سازهها و معماریهای لایههای زیرین و به نمایش گذاشتن آنها
-
open area excavation, area excavation
کاوش محدودۀ باز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] گونهای کاوش محوطههای باستانشناختی با استفاده از کارگاههای وسیع
-
excavation unit
واحد کاوش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] نقطهای که برای اولینبار غالباً بهصورت تاشه یا یک مربع یا شبکه با اندازۀ استاندارد یا شاخصهای مثل یک کف اتاق کاوش میشود
-
excavation 2
کاوش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] کشف و بازیابی روشمند و علمی بقایای فرهنگی و مادی ازطریق دادههای حاصل از فعالیتهای گذشتۀ انسان
-
quadrant excavation
کاوش چهاربخشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] روشی برای کاوش محوطههای مدور، مانند گورتپهها، بر پایۀ تقسیم محوطه به چهار بخش برابر و کاوش یکدرمیان آنها متـ . روش چهاربخشی quadrant method