کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ethnicity پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
ethnicity
/eTHˈnisitē/
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
ethnicity
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قومیت
-
واژههای مشابه
-
ethnics
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قومیت
-
ethnically
دیکشنری انگلیسی به فارسی
از لحاظ قومی
-
ethnicize
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قومی بودن
-
ethnical
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قومی
-
ethnic
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قومی، نژادی، وابسته به نژادشناسی، کافر
-
ethnic tourism
گردشگری قومی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] 1. نوعی گردشگری که هدف از آن مشاهدۀ شیوۀ زندگی و فرهنگ نامتعارف سرزمینهای ناآشناست 2. سفریکه انگیزۀ اصلی آن تجدید دیدار از سرزمینهای آباواجدادی است
-
ethnic diet
رژیم قومی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] روش تغذیه و غذاهای خاص یک قومیت یا فرهنگ یا منطقۀ جغرافیایی
-
ethnic menu
صورتغذای قومی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] صورتغذایی شامل انواع غذاهای ویژۀ یک ملت یا قوم متـ . منوی قومی
-
ethnic restaurant
غذاخوری قومی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] غذاخوریای که غذاهای ویژۀ یک ملت یا یک قوم را عرضه میکند متـ . رستوران قومی
-
ethnic group
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گروه قومی
-
ethnic slur
دیکشنری انگلیسی به فارسی
محروم قومی
-
ethnic minority
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اقلیت قومی
-
ethnic music
دیکشنری انگلیسی به فارسی
موسیقی قومی