کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
eruptively پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
eruptively
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فورا
-
واژههای مشابه
-
eruptions
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فوران ها، فوران، انفجار، جوش
-
eruptive
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فوران، انفجاری، فورانی، منفجر شونده، فوران کننده
-
erupt
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فوران کردن، جوش دراوردن، جوانه زدن، در امدن، در اوردن، منفجر شدن
-
erupted
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فوران کرد، جوش دراوردن، جوانه زدن، در امدن، در اوردن، فوران کردن، منفجر شدن
-
eruptivity
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فوران
-
eruptible
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فوران می کند
-
eruptional
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فوران آمیز
-
tooth eruption, eruption
رویش دندان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی-دندانپزشکی] مرحلهای از دندانزایی که در آن دندان از حجرۀ استخوانی (bone crypt) پیرامونش خارج میشود و با کنار زدن مخاط به داخل حفرۀ دهان راه مییابد
-
volcanic eruption
فوران آتشفشانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] خروج آرام یا انفجاری گدازه یا مواد آذرآواری یا گازهای آتشفشانی به سطح زمین
-
fissure eruption
فوران شکافهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] فورانی که در امتداد یک شکافۀ طویل رخ میدهد
-
central eruption
فوران مرکزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] پرتاب واریزه و جریانهای گدازه از نقطهای مرکزی که به تشکیل آتشفشانی کمابیش متقارن منجر میشود
-
delayed eruption
رویش تأخیری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی-دندانپزشکی] ← دندانرویی تأخیری
-
passive eruption
رویش غیرفعال
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی-دندانپزشکی] رویش ظاهری دندان که در نتیجۀ جدا شدن لثۀ چسبیده (attached gingiva) از مینا و انتقال آن به محل اتصال ساروجه به مینا صورت میگیرد