کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
epitomising پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
epitomising
دیکشنری
ضرب و شتم
فعل
focus, centralize, concentrate, localize, epitomize, fixate
متمرکز کردن
embody, epitomize, picture, portray, depict, character
مجسم کردن
sum up, summarize, brief, abridge, make an abstract, epitomize
خلاصه کردن
epitomize
صورت خارجی به چیزی دادن
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
epitomising
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ضرب و شتم، متمرکز کردن، مجسم کردن، خلاصه کردن، صورت خارجی به چیزی دادن
-
واژههای مشابه
-
epitomisation
دیکشنری انگلیسی به فارسی
epitomisation