کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
environs پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
depositional environment
محیطزیست نهشتهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] هر رگه یا واحد که لایۀ مستقلی از مواد فرهنگی در یک محوطۀ باستانی را تشکیل میدهد و شامل تمامی عوامل و شرایط و ماحصل فرایندهای زیستی و رسوبی است
-
operational environment
محیط عملیات
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] مجموعۀ شرایط و پیشامدها و عوامل ناخواستهای که بر تصمیمهای فرمانده یگان در نحوۀ بهکارگیری نیروهای نظامی اثر میگذارد
-
biological environment
محیط عملیات زیستی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] منطقهای که مورد حملۀ سلاحهای زیستی قرار گرفته است
-
cultural environment
زیستمحیط فرهنگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] هر منقطه یا محوطهای که دربردارندۀ جنبهای از میراث فرهنگی باشد، مانند مکانهای مقدس و آثار و بناها و شهرهای باستانی و تاریخی
-
fire environment
شرایط محیطی حریق
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] تمامی شرایط و عوامل و نیروهای مؤثر در محیط که رفتار حریق را تعیین میکند
-
information sharing environment
محیط اشتراک اطلاعات
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] محیطی که در آن اطلاعات مورد نیاز عوامل و سازمانهای خودی به اشتراک گذاشته میشود متـ . محیط مشارکت اطلاعاتی
-
neutral thermal environment
محیط بهینهدما
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] محیطی با دمایی مناسب که در آن شیرخوار کمترین انرژی را برای حفظ دمای بدن مصرف میکند
-
theatre strategic environment
محیط راهبردی صحنه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] منطقۀ جغرافیایی مشخص زمین یا دریا و فضای بالای آن که در آن عملیات راهبردی اجرا میشود
-
environmental art/ environment art
هنر محیطی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای تجسمی] هنری که به طراحی فضاهای شهری، مانند میدانها و باغها و پردیسها، میپردازد
-
environment-friendly, environmentally friendly
سازگاربامحیطزیست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] ویژگی فعالیتها یا فراوردهها یا شیوههای زندگی که پیامدهای زیستمحیطی کمتری دارند
-
passenger environment survey
بررسی محیط مسافر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] بررسی کیفیت وسایل نقلیۀ عمومی از نظر بهداشتی و کارایی تجهیزات از جمله کیفیت اعلام نام ایستگاهها در طی سفر، توسط بازرسان آزموده
-
hydrogen environment embrittlement
تُردش هیدروژنی محیطی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی، مهندسی بسپار] نوعی تُردش هیدروژنی که در هنگام تغییر شکل مومسان (plastic deformation) آلیاژها در تماس با گازهای هیدروژنی و یا واکنشهای خوردگی به وجود میآید و با آهنگ کرنش رابطۀ معکوس و با میزان و خلوص هیدروژن رابطۀ مستقیم دارد