کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
envelopments پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
envelopments
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
envelopments
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پوشش ها، پوشش، احاطه، لفاف
-
واژههای مشابه
-
enveloping
پوشدهی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار- تایر] قابلیت تایر برای بلع (absorb) آن دسته از ناهمواریهای مسیر که کوچکتر از جاپای تایر هستند
-
envelope
روپوش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار- تایر] پوشش لاستیکی نازکی که تایر روکشی را در بر میگیرد و لبههای آن بین رینگ پخت (curing rim) و مَنجید قرار داده میشود
-
envelop
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پوشش دادن، پیچیدن، پوشاندن، در لفاف گذاشتن، دور چیزی را گرفتن، احاطه کردن، فرا گرفتن
-
enveloped
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پوشش داده شده
-
enveloping
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پوشش
-
envelops
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پاکت ها، پیچیدن، پوشاندن، در لفاف گذاشتن، دور چیزی را گرفتن، احاطه کردن، فرا گرفتن
-
envelopes
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پاکت نامه، پاکت، پوشش، لفاف، جام، حلقهء گلبرگ
-
envelope
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پاكت نامه، پاکت، پوشش، پاکت نامه، لفاف، جام، حلقهء گلبرگ
-
envelopment
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پوشش، احاطه، لفاف
-
envelope flap
بالۀ پاکتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پیوند] نوعی بالۀ مخاطی ـ پیرااستخوانی که به شکل لبۀ پاکت صرفاً در راستای افقی لثه ایجاد میشود
-
adiabatic envelope
پوش بیدررو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] سطحی که سامانۀ ترمودینامیکی درحالتعادل را در بر میگیرد و مانع از عبور گرما میشود
-
flight envelope
پوشِ پرواز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] منحنیهایی که تغییرات سرعت را نسبت به ارتفاع پرواز و سایر متغیرها در مسیرِ پرواز نمایش میدهد و محدودۀ کارایی هر هواگَرد را مشخص میسازد
-
diathermal envelope
پوش گرماگذر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] سطحی که سامانۀ ترمودینامیکی در حال تعادلی را در بر میگیرد و گرما را از خود عبور میدهد