کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
entrust پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
entrust
/enˈtrəst/
دیکشنری
اعتماد
فعل
deposit, entrust, consign, commit, intrust, depute
سپردن
concede, cede, assign, relegate, give, entrust
واگذار کردن
bail, entrust, intrust
بامانت سپردن
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
entrust
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اعتماد، سپردن، واگذار کردن، بامانت سپردن
-
واژههای مشابه
-
entrusting
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سپرده گذاری، ضامن
-
entrusts
دیکشنری انگلیسی به فارسی
وظایف، سپردن، واگذار کردن، بامانت سپردن
-
entrusted
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سپرده