کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
engraves پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
engraves
/enˈgrāv/
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
engraves
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حکاکی می کند، حکاکی کردن، قلم زدن، منقوش کردن، کندهکاری کردن در، گراور کردن، نقش کردن، بریدن
-
واژههای مشابه
-
engraver
حکاک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای تجسمی] کسی که به حکاکی اشتغال دارد
-
engraver
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حکاکی
-
engravings
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حکاکی ها، حکاکی
-
engravers
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حکاکی ها
-
engrave
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حکاکی کردن، قلم زدن، منقوش کردن، کندهکاری کردن در، گراور کردن، نقش کردن، بریدن
-
engraved
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حکاکی شده، حکاکی کردن، قلم زدن، منقوش کردن، کندهکاری کردن در، گراور کردن، نقش کردن، بریدن
-
wood engraving
حکاکی روی چوب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای تجسمی] شیوهای در هنر حکاکی که در آن به جای سطح فلزی از سطح چوبی استفاده میشود
-
halftone engraving
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حکاکی نیم تنه
-
line engraving
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حکاکی خط، گراور سازی با خطوط کوتاه و بلند، گراور مخطط
-
wood engraving
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حکاکی چوب، گراور سازی روی چوب، باسمه کاری با چوب
-
steel engraving
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حکاکی فولادی، گراور سازی با فولاد، گراور فولادی
-
copperplate engraving
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حکاکی مسطح
-
Bureau of Engraving and Printing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اداره حکاکی و چاپ