کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
engages پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
engages
/enˈgāj/
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
engages
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مشغول است، مشغول کردن، متعهد کردن، گرفتن، استخدام کردن، بکار گماشتن، نامزد کردن، از پیش سفارش دادن، درهم انداختن، گیر دادن، گرو گذاشتن، گرو دادن، قول دادن، نامزد گرفتن، عهد کردن
-
واژههای مشابه
-
engagement
درگیری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] زدوخورد با نیروهای دشمن بدون در نظر گرفتن محدودیت زمانی و شدت آن
-
engaged
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نامزد شده، مشغول، متعهد، سفارش شده
-
engagements
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تعاملات، نامزدی، اشتغال، عهده، سرگرمی
-
engagers
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گیرنده ها
-
engager
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گیرنده
-
engagement
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نامزدی، اشتغال، عهده، سرگرمی
-
client engagement
مُراجعگیری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اعتیاد] به کار بردن شیوههایی مانند مصاحبۀ انگیزشی در اولین جلسۀ درمانی برای ترغیب مُراجع به ادامۀ درمان
-
rules of engagement
مقررات درگیری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] آییننامه و قوانینی که مقامات ذیصلاح نظامی صادر میکنند و تعیینکنندۀ شرایط و محدودیتهایی است که نیروهای نظامی براساس آنها با نیروهای دشمن درگیر میشوند یا به درگیری ادامه میدهند
-
cease engagement
درگیریبس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] در پدافند هوایی، دستور توقف آتش علیه هدف تعیینشده
-
asymmetric engagement
درگیری ناهمگون
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] نبرد بین نیروهایی که ازلحاظ نیرو و تجهیزات توانمندیهای یکسانی ندارند
-
pre engagement
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیشبرد مشارکت
-
selective engagement
اقدام گزینشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] راهبرد کلان یک اَبَرقدرت که به اقتضای منافع خود صرفاً در موقعیتها یا مناطق یا مسائل جهانی خاصی از قدرت نظامی و اقتصادی خود بهره میگیرد
-
non-engagement
دیکشنری انگلیسی به فارسی
عدم تعامل