کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
endemic پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
endemic
/enˈdemik/
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
endemic
بومی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] ویژگی بیماریهایی که عموماًً یا بهطور مداوم در میان مردمان یک ناحیۀ خاص دیده شود
-
endemic
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اندمیک، بیماری همه گیربومی، بومی، مختص یک دیار
-
واژههای مشابه
-
endemism
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اندمیزی
-
endemically
دیکشنری انگلیسی به فارسی
به طور انحصاری
-
endemicity
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اندمیکیت
-
endemical
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اندامیک
-
endemics
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اندمیک، بیماری همه گیربومی
-
endemic typhus
دیکشنری انگلیسی به فارسی
توفان اندمیک
-
endemic disease
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بیماری های آندمیک
-
endemic species, indigenous species
گونۀ بومی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] گیاه یا جانوری که در ناحیۀ معینی زندگی میکند