کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
emote پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
emote
/iˈmōt/
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
emote
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ترساندن، هیجان بخرج دادن، هیجان نشان دادن، اظهار احساسات کردن
-
واژههای مشابه
-
emotion
هیجان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] حالت برانگیختگیای که با تغییرات بدنی و احساسی همراه است و ممکن است به بروز حرکت یا عملی منجر شود که نمایانگر نوع و شدت هیجان عارضشده بر فرد است
-
emotional
هیجانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] مربوط به هیجان
-
emotiveness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
احساسی
-
emotions
دیکشنری انگلیسی به فارسی
احساسات
-
emoter
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اموتر
-
emoting
دیکشنری انگلیسی به فارسی
امتناع، هیجان بخرج دادن، هیجان نشان دادن، اظهار احساسات کردن
-
emotional
دیکشنری انگلیسی به فارسی
عاطفی
-
emotivity
دیکشنری انگلیسی به فارسی
احساسات
-
emotively
دیکشنری انگلیسی به فارسی
امیدوارم
-
emotes
دیکشنری انگلیسی به فارسی
یادداشت ها، هیجان بخرج دادن، هیجان نشان دادن، اظهار احساسات کردن
-
emotioned
دیکشنری انگلیسی به فارسی
احساس کردم
-
emotive
دیکشنری انگلیسی به فارسی
احساسی، وابسته به احساسات
-
emotion
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هیجانی، هیجانات، شور، تلاطم