کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
eclipse پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
eclipse
/iˈklips/
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
eclipse
گرفت 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] پنهان شدن خورشید، وقتی که ماه بین زمین و خورشید باشد و سایۀ ماه بر زمین بیفتد، یا پنهان شدن ماه وقتی که زمین بین ماه و خورشید باشد و سایۀ زمین بر ماه بیفتد
-
eclipse
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گرفتگی، گرفت، کسوف یا خسوف، تحت الشعاع قرار دادن
-
واژههای مشابه
-
eclipsable
دیکشنری انگلیسی به فارسی
انعطاف پذیر
-
eclipsing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گرفتگی، تحت الشعاع قرار دادن
-
eclipsed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گرفتار شد، تحت الشعاع قرار دادن
-
eclipsing binary, eclipsing variable
دوتایی گرفتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] ستارهای دوتایی که صفحۀ مدار آن بهقدری به امتداد دید ناظر زمینی نزدیک است که گرفت کامل یا جزئی دستکم یکی از دو جزء تشکیلدهندهاش قابل رؤیت است
-
partial eclipse
گرفت جزئی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] گرفتی که در آن ماه یا خورشید بهطور کامل پوشانده نشود
-
eclipse chaser
گرفتجو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] منجمی حرفهای یا غیرحرفهای که برای رصد و ثبت گرفتها به مناطق مختلف دنیا سفر میکند
-
total eclipse
گرفتِ کلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] کسوفی که در آن کلِ خورشید در پشت قرص تاریک ماه پنهان شود یا خسوفی که کلِ جِرم ماه در داخل مخروط سایۀ زمین قرار گیرد
-
central eclipse
گرفت مرکزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] 1. خورگرفت در هنگامی که مرکز خورشید و ماه با ناظر در یک راستا قرار دارند 2. ماهگرفتی که در آن ماه از مرکز سایۀ زمین عبور میکند
-
penumbral eclipse
ماهگرفت نیمسایهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] ماهگرفتی که در آن ماه از نیمسایۀ زمین عبور میکند
-
eclipse season
فصل گرفت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] مدتزمانی که در آن خورشید در نزدیکی یکی از گرههای مدار ماه واقع میشود و پدیدۀ گرفت محتمل است
-
eclipse path
مسیر کسوف
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] مسیر سایۀ ماه بر زمین در طول کسوف کلی یا حلقوی متـ . مسیر خورگرفت، مسیر خورشیدگرفتگی
-
solar eclipse
کسوف
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] پنهان شدن خورشید در پشت ماه وقتی که ماه بین زمین و خورشید باشد و سایۀ ماه بر زمین بیفتد؛ این پدیده بهصورت جزئی و کلی و حلقوی رخ میدهد متـ . خورگرفت، خورشیدگرفتگی