کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
dutiful پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
dutiful
/ˈd(y)o͞otəfəl/
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
dutiful
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شایسته، وظیفه شناس، مطیع، گماشت شناس، مواظب
-
واژههای مشابه
-
duties
دیکشنری انگلیسی به فارسی
وظایف، وظیفه، خدمت، تکلیف، کار، عهده، ماموریت، عوارض گمرکی، گماشت، فرض
-
dutifulness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شایستگی
-
duty
دیکشنری انگلیسی به فارسی
وظیفه، خدمت، تکلیف، کار، عهده، ماموریت، عوارض گمرکی، گماشت، فرض
-
loadmaster duties
وظایف بارناظر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی، علوم نظامی] وظایفی که بر عهدۀ بارناظر است
-
duty pass
پروانۀ عبور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] برگۀ عبور رایگان کارکنان مترو یا راهآهن در ساعات کار
-
duty crew
خدمۀ موظف
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] خدمهای که انجام مأموریت پروازی مشخصی را بر عهده داشته باشند
-
jury duty
دیکشنری انگلیسی به فارسی
وظیفه هیئت منصفه
-
customs duty
دیکشنری انگلیسی به فارسی
عوارض گمرکی
-
duty tour
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تور وظیفه
-
legal duty
دیکشنری انگلیسی به فارسی
وظیفه قانونی
-
stamp duty
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تمبر مالیاتی، تمبر عوارض
-
duty period
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دوره کار
-
import duty
دیکشنری انگلیسی به فارسی
وظیفه واردات