کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
dunged پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
dunged
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
dunged
دیکشنری انگلیسی به فارسی
غرق شدن، کود دادن، پهن کردن
-
واژههای مشابه
-
dung
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کثیف، سرگین، کود، پشکل، مدفوع حیوانات، کود دادن، پهن کردن
-
dunging
دیکشنری انگلیسی به فارسی
غرق شدن، کود دادن، پهن کردن
-
dungs
دیکشنری انگلیسی به فارسی
dungs، سرگین، کود، پشکل، مدفوع حیوانات، کود دادن، پهن کردن
-
manure, dung
کود دامی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] کودی که منشأ آن فضولات دام و ماکیان است
-
short dung
کود نیمپوس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] کود حیوانی تخمیرشدهای که تقریباً نیمی از آن پوسیده است
-
long dung
تختهپِهِن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] مخلوطی از فضولات حیوانی و کاه و کُلَش که تخمیر نشده باشد
-
Dungeness crab
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خرچنگ Dungeness
-
dung beetle
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سوسک سوسک