کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
dry پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
dry
/drī/
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
dry
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خشک، خشک کردن، تشنه شدن، خشکانیدن، بی آب، اخلاقا خشک، یابس
-
واژههای مشابه
-
dry air
فرهنگ لغات علمی
هوای خشک
-
drys
دیکشنری انگلیسی به فارسی
drys
-
drying
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خشك كردن، خشک کردن، تشنه شدن، خشکانیدن
-
dry heat
گرمای خشک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-میکربشناسی] روشی برای سترونسازی با استفاده از هوای خشک و داغ که بهویژه برای سترونسازی شیشهآلات و دیگر مواد جامد مقاوم به حرارت کاربرد دارد
-
dry fruit
میوۀ خشک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] میوهای که میانبَر آن بهوضوح در زمان رسیدن خشک است
-
dry drunk
ناخوردهمست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اعتیاد، روانشناسی] فردی که رفتار و تفکر اعتیادی گذشته خود را بدون مصرف الکل از سر گرفته باشد
-
dry deposition
نهشت خشک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] فرایندی که ازطریق آن گازها و ذرات جوّ در نتیجۀ حرکتهای تلاطمی تصادفی هوا به سطح زمین منتقل میشوند
-
dry brining
نمکسود کردن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] یکی از روشهای نگهداری مواد غذایی مانند گوشت و ماهی و سبزیجات با استفاده از نمک یا سنگ نمک
-
dry prairie
مرغزار خشک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] مرغزاری در شیبها و بلندیهای زهکشیشده که غالباً مجاور مرغزار معتدل است
-
dry pruning
هَرَس خشک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] هَرَس شاخههای مردۀ درختان
-
dry freeze
یخبندان خشک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] یخبندان خاک و اشیاء زمینی براثر کاهش دما روی سطوح در تماس با هوا هنگامی که هوای مجاور زمین رطوبت کافی برای تشکیل بَشم نداشته باشد
-
dry traction
کشانش خشک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و اجزای خودرو، مهندسی بسپار- تایر] میزان کشانش یا چنگزنی تایر در جادۀ خشک
-
dry wash
کال
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جغرافیا، زمینشناسی] بستر پُرشیب رودهای فصلی در مناطق خشک