کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
drip-dry پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
drip-dry
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
drip-dry
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دمیدن خشک، خشک کردن
-
واژههای مشابه
-
dripping
اشک کباب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] چربی فراورینشدهای که در هنگام طبخ غذا از بافتهای پرچربی یا استخوانهای گوسفند یا گاو و نیز در هنگام کباب کردن از گوشت خارج میشود
-
drip
خونابه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] مایعی که در هنگام باز شدنِ یخ فراوردههای گوشتی منجمد از آنها خارج میشود
-
drippings
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تخلیه
-
drip
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قطره، چکه، چکیدن، چکه کردن، چکانیدن، ژوشیدن
-
dripping
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چکیدن، چکه کردن، چکانیدن، ژوشیدن
-
dripped
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ریختن، چکیدن، چکه کردن، چکانیدن، ژوشیدن
-
drips
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قطره قطره، چکه، چکیدن، چکه کردن، چکانیدن، ژوشیدن
-
dry air
فرهنگ لغات علمی
هوای خشک
-
drys
دیکشنری انگلیسی به فارسی
drys
-
drying
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خشك كردن، خشک کردن، تشنه شدن، خشکانیدن
-
dry
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خشک، خشک کردن، تشنه شدن، خشکانیدن، بی آب، اخلاقا خشک، یابس
-
drip gavage
تغذیۀ لولهای قطرهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] روش تغذیه با فرمول رژیمی مایع ازطریق لولۀ منتهی به معده
-
drip loop
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حلقه قطره