کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
dries پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
dries
/drī/
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
dries
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خشک می شود، خشک کردن، تشنه شدن، خشکانیدن
-
واژههای مشابه
-
DRIs
دَرم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] ← دریافتهای مبنا
-
dried
خشکشده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] ویژگی مادۀ غذاییای که رطوبت آن تا حد قابلنگهداری بهصورت معمولی کاهش یافته است
-
dried
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خشک شده، خشکانیده
-
dried meat
گوشت خشک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] گوشتی که برای نگهداری آن را خشک کردهاند
-
freeze dried
خشکشدۀ انجمادی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] ویژگی مادۀ غذاییای که با روش خشک کردن انجمادی تولید شده است
-
dried fruit
دیکشنری انگلیسی به فارسی
میوه خشک شده، خشکبار، میوه خشك شده
-
dried-up
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خشک شده، خشکیده، چروکیده، پلاسیده
-
dried milk
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شیر خشک
-
cut-and-dried
دیکشنری انگلیسی به فارسی
برش و خشک شده، مطابق نقشه وبرنامه، شسته و روفته
-
smoke-dried
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دود خشک
-
air-dried
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خشک کن
-
whey powder, dried whey
گَردِ آبپنیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] پودری با کمتر از 15 درصد پروتئین که از تغلیظ و خشک کردن آبپنیر به روش افشانهای تولید میشود
-
dried skim milk, skim milk powder, non-fat dried milk
شیرخشک بیچربی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] نوعی شیر بیچربی که رطوبت آن کاهش یافته و بهصورت پودری با ماندگاری بسیار درآمده باشد