کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
double-date پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
double-date
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دو روزه
-
واژههای مشابه
-
dated
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تاریخی، مورخ، تاریخ دار
-
dates
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تاریخ، خرما، زمان، ملاقات، نخل، درخت خرما، تاریخ گذاشتن، تاریخ گذاردن، مدت معین کردن
-
dating
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دوستیابی، تاریخ گذاشتن، تاریخ گذاردن، مدت معین کردن
-
date
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تاریخ، خرما، زمان، ملاقات، نخل، درخت خرما، تاریخ گذاشتن، تاریخ گذاردن، مدت معین کردن
-
to date
دیکشنری انگلیسی به فارسی
به روز، تاریخ گذاشتن، تاریخ گذاردن، مدت معین کردن
-
double exchange
فرهنگ لغات علمی
تبادل دوگانه
-
double pulse
فرهنگ لغات علمی
دوپالسی
-
doubles
مسابقات دوبهدو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] در مسابقهها یا بازیهایی که بهصورت تکبهتک نیز برگزار میشود، رقابتهایی که در هریک از آنها دو ورزشکار در برابر دو ورزشکار دیگر به رقابت میپردازند
-
doubling
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دو برابر شدن، دو برابر کردن، مضاعف کردن، دولا کردن
-
doubles
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دو برابر میشود، جفت، دوسر، المثنی، دو برابر کردن، مضاعف کردن، دولا کردن
-
doubled
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دو برابر شد، مضاعف
-
doubleness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دوگانگی
-
sobriety date, clean date
تاریخ پاکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اعتیاد] تاریخ آخرین باری که فرد مواد یا الکل مصرف کرده است