کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
dose پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
dose
/dōs/
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
dose
چنده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] مقدار تجویزشده در یک یا چند وعده، ازجمله مقدار خاصی از دارو یا مقدار معینی از اشعه متـ . مقدار مصرف
-
dose
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دوز، مقدار، خوراک دوا یا شربت، مقدار دوا، دوا دادن
-
واژههای مشابه
-
dosed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
dosed، دوا دادن
-
dosing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دوز، دوا دادن
-
radappertization dose
چندۀ پرتواَپِرتیسازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] مقدار پرتودهی برای کاهش تعداد هاگهای کلستریدیوم بوتولینوم
-
toxic dose
چندۀ سمی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] چندهای از ماده که مسمومیت ایجاد میکند
-
chlorine dose
چندۀ کلر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] مقدار کلر افزودهشده به یک مایع که معمولاً برحسب میلیگرم در لیتر بیان میشود
-
subradappertization dose
چندۀ نیمپرتواَپِرتیسازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] مقدار ناکافی پرتودهی که براثر آن ریزاندامگانهای غیربیماریزا ممکن است بیماریزا شوند یا بیماریزایی ریزاندامگانهای بیماریزا بیشتر شود
-
booster dose
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دوز تقویت کننده
-
lethal dose
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دوز مرگبار
-
dose rate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
میزان دز
-
gene dosage, gene dose
چندۀ ژن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] تعداد نسخههای یک ژن خاص در یک ژنگان
-
lethal dose fifty, LD50
چندۀ کُشندۀ پنجاهدرصد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] چندۀ یک مادۀ سمی که در مدتزمان معین 50 درصد اندامگانهای مورد آزمایش را میکُشد متـ . چندۀ نیمکُش