کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
dividing پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
dividing
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
dividing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تقسيم كردن، تقسیم کردن، جدا کردن، قسمت کردن، پخش کردن، بخش کردن، مجزا کردن، سوا کردن، طبقه بندی کردن
-
واژههای مشابه
-
dividable
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قابل تقسیم
-
divide
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تقسیم کنید، اب پخشان، تقسیم کردن، جدا کردن، قسمت کردن، پخش کردن، بخش کردن، مجزا کردن، سوا کردن، طبقه بندی کردن
-
dividableness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دوگانگی
-
dividant
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تقسیم
-
divid
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تقسیم شده
-
divided
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تقسیم شده، مجزا، مقسوم
-
dividers
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تقسیم کننده ها، پرگار تقسیم
-
dividing strip
نوار جداساز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری] سطح یا سازهای که راه را در محور طولی آن تقسیم میکند
-
capacitive divider
تقسیمگر خازنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] دو یا چند خازن که بهطور متوالی با منبع تغذیه قرار میگیرند تا ولتاژ منبع را به نسبت عکس ظرفیتشان تقسیم کنند
-
dividing line
خط جداساز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری] خطکشی محوری دارای یک یا دو خط موازی که ممتد یا مقطع است و برای نشان دادن تمایز جهت حرکت در دو طرف خط طراحی میشود
-
divided road
راه جداشده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری] راهی که مسیر رفت و برگشت آن کاملاً از هم جدا باشد
-
Great Divide
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تقسیم بزرگ، دو راهی مرگ و زندگی
-
potential divider
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تقسیم بالقوه