کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ditching پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
ditching
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
ditching
آبنشینی اضطراری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] نشست اضطراری هواگَرد روی آب
-
ditching
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گودال، گودال کندن
-
واژههای مشابه
-
ditch
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خندق، راه آب، حفره، مغاک، نهرآب، گودال کندن
-
ditched
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خسته، گودال کندن
-
ditch digger
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حفار خندق
-
oxidation ditch
اُکسانَهر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] نهری حلقوی و دارای هواده که فاضلاب در آن چندین بار برای هوادهی چرخانده میشود
-
last-ditch
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آخرین گودال
-
ditch reed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رید رید