کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
disturbs پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
disturbs
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
disturbs
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آشفتگی، بر هم زدن، مختل کردن، مشوش کردن، مزاحم شدن، بهم زدن، اشفتن، مضطرب ساختن، پریشان کردن
-
واژههای مشابه
-
disturbance
آشفتگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] هرنوع بینظمی در حالت پایا
-
disturbed
آشفته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] حالت سامانهای که دچار آشفتگی شده باشد
-
disturbing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مزاحم، بر هم زدن، مختل کردن، مشوش کردن، مزاحم شدن، بهم زدن، اشفتن، مضطرب ساختن، پریشان کردن
-
disturbation
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مزاحمت
-
disturbed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مختل، پریشان، ناراحت، مختل شده، مضطرب، اشفته، پریشانحال
-
disturb
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مزاحم، بر هم زدن، مختل کردن، مشوش کردن، مزاحم شدن، بهم زدن، اشفتن، مضطرب ساختن، پریشان کردن
-
disturbant
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مزاحم
-
disturbance
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اختلال، مزاحمت، ناراحتی، تعرض، اشوب، پریشانی
-
disturbative
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آشفتگی
-
disturbances
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اختلالات، اختلال، مزاحمت، ناراحتی، تعرض، اشوب، پریشانی
-
disturber
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آشفتگی
-
disturbers
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آشفتگی
-
gravity disturbance, gravitational disturbance
آشفتگی گرانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] اختلاف میان گرانی مشاهدهشده و گرانی بهنجار در همان نقطه