کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
dismember پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
dismember
/disˈmembər/
دیکشنری
دفع کردن
فعل
dismember
جداکردن
decompose, break down, parse, analyze, dismember, abstract
تجزیه کردن
dismember
اندامهای کسی را بریدن
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
dismember
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دفع کردن، جداکردن، تجزیه کردن، اندامهای کسی را بریدن
-
واژههای مشابه
-
dismembered
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تفکیک شده، جداکردن، تجزیه کردن، اندامهای کسی را بریدن
-
dismembers
دیکشنری انگلیسی به فارسی
dismembers، جداکردن، تجزیه کردن، اندامهای کسی را بریدن