کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
disintegrate پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
disintegrate
/disˈintəˌgrāt/
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
disintegrate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تجزیه، از هم پاشیدن، متلاشی شدن، متلاشی کردن، تجزیه شدن، خرد کردن، فرو ریختن، فاسد شدن
-
واژههای مشابه
-
disintegration
فروپاشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] هرگونه تغییر خواص خودبهخودی یا تحریکی هسته که به آزادسازی ذره یا پرتوِ گاما منجر شود
-
disintegrant
بازکننده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم دارویی] مادهای که موجب از هم باز شدن اجزای قرص در تماس با مایع درون معده و روده میشود
-
disintegrous
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مصنوعی
-
disintegration
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فروپاشی، تجزیه، از هم باشیدگی
-
disintegrations
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تجزیه، از هم باشیدگی
-
disintegrated
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تجزیه شده، از هم پاشیدن، متلاشی شدن، متلاشی کردن، تجزیه شدن، خرد کردن، فرو ریختن، فاسد شدن
-
disintegrant
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تخریبکننده
-
disintegrators
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تجزیه کننده ها
-
disintegrates
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تجزیه می شود، از هم پاشیدن، متلاشی شدن، متلاشی کردن، تجزیه شدن، خرد کردن، فرو ریختن، فاسد شدن
-
disintegrator
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تجزیه کننده
-
disintegrating
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تجزیه، از هم پاشیدن، متلاشی شدن، متلاشی کردن، تجزیه شدن، خرد کردن، فرو ریختن، فاسد شدن
-
disintegrative
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تجزیه کننده
-
disintegrity
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تخریب