کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
disbudded پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
disbudded
/disˈbəd/
دیکشنری
رها شده
فعل
disbud
غنچههای درخت را چیدن
disbud
فاقد غنچه کردن
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
disbudded
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رها شده، غنچههای درخت را چیدن، فاقد غنچه کردن
-
واژههای مشابه
-
disbud
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دفع کردن، غنچههای درخت را چیدن، فاقد غنچه کردن
-
debudding, disbudding
جوانهزدایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] ← هرس جوانه