کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
disarrays پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
disarrays
/ˌdisəˈrā/
دیکشنری
فساد
اسم
confusion, turbulence, commotion, sedition, anarchy, disarray
اغتشاش
disorder, irregularity, disarray, anarchy, burble, disorderliness
بی نظمی
clutter, mash, disarray, muss, welter, confusion
درهم و برهمی
disarrangement, abashment, bewilderment, confusion, derangement, disarray
ژولیدگی
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
disarrays
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فساد، اغتشاش، بی نظمی، درهم و برهمی، ژولیدگی
-
واژههای مشابه
-
disarray
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آشفتگی، اغتشاش، بی نظمی، درهم و برهمی، ژولیدگی