کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
dipping پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
dipping
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
dipping
دیکشنری انگلیسی به فارسی
غوطه ور شدن، تعمید دادن، پایین امدن
-
واژههای مشابه
-
at the dip
نیمهافراشته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] حالتی که در آن پرچم در میانۀ میلۀ پرچم، به نشانۀ آماده بودن کشتی، برای عملیات یا احترام به ناو دیگر قرار دارد
-
dippings
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دپینگ
-
dipped
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پوشیده شده، تعمید دادن، پایین امدن
-
dip into
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فرو رفتن
-
dips
دیکشنری انگلیسی به فارسی
dips، شیب، غسل، جیب بر، تعمید دادن، پایین امدن
-
dip
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سیب زمینی، شیب، غسل، جیب بر، تعمید دادن، پایین امدن
-
dip coating, dipping 1
پوشانش غوطهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی، قطعات و اجزای خودرو، مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] قرار دادن مادۀ پوششی بر سطح قطعه با فروبردن آن در ظرف حاوی مادۀ پوششی
-
dipping 2
غوطهورسازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی، مهندسی مواد و متالورژی] غوطهور کردن قطعه در حمام مذاب یا مایع دیگر بهمنظور ایجاد پوشش فلزی
-
hot dipping
غوطهورسازی داغ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی، مهندسی مواد و متالورژی] پوششدهی یک ماده با غوطهور ساختن آن در یک حمام فلز مذاب مانند روی یا قلع
-
dip 1
اُفت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] ← اُفت افق
-
dip angle
زاویۀ اُفت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] ← اُفت افق
-
dip moveout
برونراند شیب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] تغییر در زمان رسیدِ موج بازتابی براثر شیب سطح بازتابنده
-
dip joint
درزۀ شیبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] درزهای که امتداد آن بر امتداد لایهبندی یا رَخ سنگ عمود باشد