کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
diffraction grating پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
diffraction grating
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
diffraction grating
فرهنگ لغات علمی
توری پراش
-
diffraction grating
فرهنگ لغات علمی
توری پراش
-
diffraction grating
توری پراش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک- اپتیک] قطعهای غالباً از جنس شیشه یا فلز که بر روی آن شیارهای موازی برای پراش نور ایجاد شده باشد متـ . توری grating
-
diffraction grating
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گریت پراش
-
واژههای مشابه
-
diffractive
پراشنده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک- اپتیک] ویژگی جسمی که پدیدۀ پراش در آن رخ دهد
-
diffractiveness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
diffractiveness
-
diffractive
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پراکنده
-
diffractively
دیکشنری انگلیسی به فارسی
diffractively
-
diffracting
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پراکندگی، باجزاء تقسیم شدن
-
diffract
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پراکندگی، انکسار نور، باجزاء تقسیم شدن
-
diffracts
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پراکنده می شود، باجزاء تقسیم شدن
-
diffractional
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پراکنده
-
diffractions
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پراشها، انکسار
-
diffraction disc/ diffraction disk
قرص پراش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک، نجوم رصدی و آشکارسازها] تصویری که عدسی بدون اَبیراهی از چشمۀ نقطهای نور میسازد و ناشی از پراش نور از لبههای عدسی است متـ . قرص اِیری Airy disc