کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
dietary supplement پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
dietary supplement
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
dietary supplement
مکمل غذایی رژیمی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] مادۀ مغذی خاصی که در یک رژیم غذایی خاص، بیش از میزان طبیعی به یک مادۀ غذایی افزوده میشود
-
dietary supplement
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مکمل غذایی
-
واژههای مشابه
-
dietaries
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رژیم غذایی
-
dietary requirement
نیاز رژیمی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] حداقل مقدار مورد نیاز مواد غذایی بهدستآمده از یک رژیم غذایی که برای حفظ سلامت بدن لازم است
-
dietary cholesterol
کلسترول غذا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] کلسترولی که در منابع غذایی حیوانی یافت میشود
-
dietary deficiency
کمبود غذایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] نبود یا کمبود برخی از ویتامینها یا کانیها در رژیم غذایی که به بیماری منجر میشود
-
dietary restraint
خویشتنداری غذایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] پرهیز از خوردن غذا برای حفظ یا دستیابی به وزن مناسب
-
dietary guideline
راهنمای رژیم غذایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] توصیههای عمومی برای داشتن رژیم غذایی سالم
-
dietary practice
رویّۀ غذایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] پیروی از یک رژیم غذایی غالب، حاوی طیف مشخصی از مواد غذایی، با توجه به عادات غذایی و باورهای مذهبی و عوامل فرهنگی * رویّه واژهای عربی و دراصل به معنی فکر و تأمل در کارها و اندیشه و نگرش است. در زبان فارسی امروز این واژه به معنی طریقه و دست...
-
dietary allowance
رواداشت رژیمی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] مقدار مجاز مواد مغذی که در یک رژیم غذایی خاص به بدن میرسد
-
dietary modification, diet modification
تعدیل رژیم غذایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] ایجاد تغییراتی در رژیم غذایی با هدف کم کردن نشانهها یا عوارض یک بیماری یا درمان آن
-
dietary intake data
دادههای دریافت رژیمی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] مجموعهای از دادهها دربارۀ مصرف غذا شامل اطلاعاتی در مورد اشتها و الگوهای خوردن و برآوردهایی دربارۀ دریافت رژیمی معمول
-
recommended dietary allowence
رواداشت رژیمی توصیهشده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] مقدار مواد مغذی موجود در یک رژیم غذایی خاص که متخصص آن را مجاز میداند و توصیه میکند
-
daily dietary allowance
رواداشت رژیمی روزانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] مقدار مجاز مواد مغذی که در یک رژیم غذایی خاص در یک شبانهروز به بدن میرسد