کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
diaphragms پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
diaphragms
/ˈdīəˌfram/
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
diaphragms
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دیافراگم، میان پرده، حجاب حاجز، پردهء دل، حجاب یا پرده گذاردن، دریچهء نور را بستن
-
واژههای مشابه
-
diaphragm
میانبند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک- اپتیک، فیزیک] دریچهای قابلتنظیم برای محدود کردن پرتوهای نور یا باریکۀ ذرات ورودی به سامانۀ فیزیکی
-
diaphragming
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دیافراگم، حجاب یا پرده گذاردن، دریچهء نور را بستن
-
diaphragm
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دیافراگم، میان پرده، حجاب حاجز، پردهء دل، حجاب یا پرده گذاردن، دریچهء نور را بستن
-
diaphragmal
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دیافراگم
-
diaphragmed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دیافراگم، حجاب یا پرده گذاردن، دریچهء نور را بستن
-
capacitive diaphragm
میانبند خازنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] رسانایی تخت که در موجبَر قرار میگیرد تا در آن واکُنایی خازنی (capacitive reactance) ایجاد کند
-
contraceptive diaphragm
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دیافراگم ضد بارداری
-
iris diaphragm
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دیافراگم ایریس
-
bolster web, bolster diaphragm
جان گهواره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] صفحههای فولادی که بهصورت قطعات عمودی پُرکننده بین صفحههای بالایی و پایینی قرار میگیرد