کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
dewed پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
dewed
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
dewed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فریاد زد، شبنم زده
-
واژههای مشابه
-
dew
شبنم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] آب حاصل از میعان روی گیاهان و اجسام دیگرِ نزدیک به سطح زمین که دمای آنها براثر سرمایش تابشی (radiation cooling) به زیر نقطۀ شبنم هوا میرسد
-
dewing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دویو، شبنم زدن، شبنم باریدن
-
dew cap
نمبند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم رصدی و آشکارسازها] لولۀ کوچکی که در جلوی تلسکوپهای شکستی نصب میشود تا از تجمع رطوبت بر روی عدسی تلسکوپ جلوگیری کند
-
white dew
شبنم سپید
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] شبنمی که بعد از شکلگیری اولیۀ آن، براثرِ کاهش دما به زیر صفر درجۀ سلسیوس، منجمد شده است
-
dew trap
شبنمگیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] ابزاری برای به داماندازی قطرههای شبنم و کاربرد آنها
-
dew bow
رنگینکمان شبنم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] رنگینکمانی حاصل از قطرههای شبنم بر روی چمن
-
dew worm
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کرم شبنم، کرم خاکی
-
drosometer, dew gauge
شبنمسنج
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] ابزاری برای اندازهگیری مقدار شبنم در واحد سطح
-
dew-point corrosion
خوردگی نقطهشبنمی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] نوعی حملۀ خورنده که در قسمتهای دماپایین تجهیزات واحدهای احتراق سوخت فسیلی به علت متراکم شدن بخارهای اسیدی صورت میگیرد