کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
deviation پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
deviation
/ˌdēvēˈāSHən/
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
deviation
دیکشنری انگلیسی به فارسی
انحراف، ضلالت، انحراف جنسی
-
واژههای مشابه
-
deviate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
منحرف شدن، عدول کردن، کجرو شدن، انحراف ورزیدن، پرت شدن
-
deviates
دیکشنری انگلیسی به فارسی
انحراف دارد، منحرف شدن، عدول کردن، کجرو شدن، انحراف ورزیدن، پرت شدن
-
deviating
دیکشنری انگلیسی به فارسی
انحراف، منحرف
-
deviational
دیکشنری انگلیسی به فارسی
انحرافی
-
deviator
دیکشنری انگلیسی به فارسی
انحراف، منحرف شونده
-
deviations
دیکشنری انگلیسی به فارسی
انحرافات، انحراف، ضلالت، انحراف جنسی
-
geometric standard deviation
فرهنگ لغات علمی
انحراف معیار هندسی
-
deviance, deviation
کژروی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] رفتاری که به نحو قابلملاحظهای با رفتارهای معیار گروه اجتماعی مرجع مغایرت دارد
-
standard deviation
دیکشنری انگلیسی به فارسی
انحراف معیار
-
heeling deviation
انحراف کژینگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] ← خطای کژینگی
-
standard deviation
انحراف معیار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آمار، ریاضی] معیاری از تغییر یک متغیر تصادفی که بهصورت جذر مثبت وردایی/ واریانس آن تعریف میشود
-
magnetic deviation
انحراف مغناطیسی 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] زاویۀ میان نصفالنهار مغناطیسی و محور صفحۀ قطبنما
-
deviated septum
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سپتوم جدا شده