کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
detect پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
detect
/diˈtekt/
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
detect
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تشخیص، یافتن، کشف کردن، پیدا کردن، نمایان ساختن
-
واژههای مشابه
-
detectably
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قابل تشخیص است
-
detects
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تشخیص می دهد، یافتن، کشف کردن، پیدا کردن، نمایان ساختن
-
detectible
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قابل تشخیص است
-
detecting
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تشخیص، یافتن، کشف کردن، پیدا کردن، نمایان ساختن
-
detectable
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قابل تشخیص است، قابل کشف، یافتنی
-
detectability
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تشخیص پذیری
-
detecters
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شناسایی
-
detection
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تشخیص، کشف، ردیابی، بازرسی، بازیابی، بروز، اکتشاف، یافت، تفتیش
-
detectives
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کارآگاهان، کاراگاه، کارگاه
-
detective
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کاراگاه، کارگاه
-
detection threshold
آستانۀ کشف
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شنواییشناسی] پایینترین سطح شدت صدا که در آن فرد میتواند وجود یا عدم وجود محرک گفتاری یا غیرگفتاری را تشخیص دهد متـ . آستانۀ کشف گفتار speech detection threshold, SDT آستانۀ گفتارآگاهی speech awareness threshold, SAT
-
acoustic detection
آشکارسازی آکوستیکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] تشکیل تصویر جسم با استفاده از بازتاب امواج آکوستیکی از آن
-
edge detection
آشکارسازی لبه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] تعیین وجود و آشکارسازی شکل و موقعیت لبۀ عارضه در یک تصویر