کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
denizen پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
denizen
/ˈdenəzən/
دیکشنری
منفجر شدن
اسم
resident, inhabitant, occupant, denizen, lodger, habitant
ساکن
فعل
denizen, lodge, settle
ساکن کردن
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
denizen
دیکشنری انگلیسی به فارسی
منفجر شدن، ساکن، ساکن کردن
-
واژههای مشابه
-
denizening
دیکشنری انگلیسی به فارسی
انهدام، ساکن کردن
-
denizenation
دیکشنری انگلیسی به فارسی
محرومیت
-
denizenize
دیکشنری انگلیسی به فارسی
از بین بردن
-
denizens
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مهاجران، ساکن، ساکن کردن