کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
demi-glaze پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
demi-glaze
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لعاب دمی
-
واژههای مشابه
-
demy
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دمی
-
demi
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دمی، نیم، نصف
-
demies
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دزدان دریایی
-
glazing
لعابدهی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سراميک] نشاندن لعاب بر روی سرامیکافزار (ceramic ware)
-
glazes
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لعاب ها، لعاب، مینا، لعاب شیشه، مهره، برق، براق کردن، بینور و بیحالت شدن، لعابی کردن، لعاب دادن، صیقل کردن
-
glazed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لعاب، براق کردن، بینور و بیحالت شدن، لعابی کردن، لعاب دادن، صیقل کردن
-
glaze
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لعاب، مینا، لعاب شیشه، مهره، برق، براق کردن، بینور و بیحالت شدن، لعابی کردن، لعاب دادن، صیقل کردن
-
glazing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لعاب، براق کردن، بینور و بیحالت شدن، لعابی کردن، لعاب دادن، صیقل کردن
-
demi-vegetarian
نیمگیاهخوار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] گیاهخواری که بهندرت گوشت مصرف میکند یا فقط گوشت مرغ میخورد
-
glaze 1
لعاب 3
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سراميک] 1. پوشش نازک شیشهای که ازطریق پخت بر روی محصولات سرامیکی تشکیل میشود 2. مخلوط پودر شیشۀ خشک یا دوغاب آمادهشده برای لعابکاری
-
crackle glaze
لعابترک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سراميک] سطح لعابی شدیداً ترکخورده برروی سفالینهها یا کارهای شیشهای هنری که بهدلیل بالا بودن ضریب انبساط لعاب درقیاس با ضریب انبساط بدنه ایجاد میشود
-
raw glaze
لعاب خام
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سراميک] لعابی که هیچیک از اجزای تشکیلدهندۀ آن پیشتر ذوب نشده باشد
-
fritted glaze
لعاب فریتشده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سراميک] لعابی که در تهیۀ آن فریتسازی صورت گرفته است