کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
deduct پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
deduct
/diˈdəkt/
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
deduct
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کسر کردن، کم کردن، وضع کردن، منفی کردن
-
واژههای مشابه
-
deduction
قیاس2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] رسیدن به نتیجۀ جزئی از یک قضیۀ کلی
-
deductible
دیکشنری انگلیسی به فارسی
محاسبه شده، مالیات پذیر، کسرپذیر
-
deducting
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کسر کردن، کم کردن، وضع کردن، منفی کردن
-
deducts
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کسر می شود، کسر کردن، کم کردن، وضع کردن، منفی کردن
-
deductive
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قیاسی، استقرایی یا قیاسی، لمی
-
deductively
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بطور کلاسیک
-
deductibles
دیکشنری انگلیسی به فارسی
deductibles
-
deduction
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کسر، استنتاج، استنباط، قیاس، وضع، نتیجهگیری، پیبردنازکلبهجزءیاازعلت بهمعلول
-
bark deduction
کسر پوست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] اختلاف میان قطر باپوست و قطر بیپوست
-
deductive scenario
فرانامۀ قیاسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آیندهپژوهی و آیندهنگری] فرانامهای که با شناسایی و بررسی فهرست کاملی از عوامل کلیدی و روندهای پیشران (driving trend)، در قلمرو عدم قطعیت آینده، مجموعهای از آیندههای بدیل را از میان آنها فراهم میسازد
-
deductive reasoning
استدلال قیاسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] نوعی استدلال منطقی که در آن از یک قضیۀ کلی به نتیجهای جزئی میرسند
-
entertainment deduction
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کسر سرگرمی
-
business deduction
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کسر کاری