کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
declarant پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
declarant
/diˈkle(ə)rənt/
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
declarant
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اعلامیه
-
واژههای مشابه
-
declare
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اعلام، اعلام کردن، اظهار کردن، گفتن، اظهار داشتن، اعلان کردن، شناساندن
-
declared
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اعلام کرد، اعلان شده، اظهار شده، شناسایی شده
-
declarers
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اعلام کننده ها
-
declarer
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اعلام کننده
-
declarations
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اعلامیه، اعلام، اعلان، اظهارنامه، اظهار، بیان، عرضه داشت
-
declaratively
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اعلامیه
-
declarative
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اعلامیه، اعلانی، اخباری، اظهاری
-
declares
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اعلام می کند، اعلام کردن، اظهار کردن، گفتن، اظهار داشتن، اعلان کردن، شناساندن
-
declarator
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اعلام کننده
-
declaring
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اعلام کرد، معترف
-
declaratives
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اعلامیه ها
-
cargo declaration
اظهارنامۀ بار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی، حملونقل ریلی] سندی که در چارچوب قرارداد «تسهیل حملونقل بینالمللی» در هنگام ورود و خروج بار تهیه و تحویل مقامات میشود
-
ballast declaration
اظهارنامۀ ترازه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] مدرکی که یک شناورِ بدون بار در هنگام خروج از بندر به مقامات گمرک در بندر ارائه میکند