کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
declaimed پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
declaimed
دیکشنری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
declaimed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فریب خورده، رجز خوانی کردن، دکلمه کردن، خواندن، با حرارت علیه کسی صحبت کردن
-
واژههای مشابه
-
declaim
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فریب دادن، رجز خوانی کردن، دکلمه کردن، خواندن، با حرارت علیه کسی صحبت کردن
-
declaims
دیکشنری انگلیسی به فارسی
declaims، رجز خوانی کردن، دکلمه کردن، خواندن، با حرارت علیه کسی صحبت کردن
-
declaimer
دیکشنری انگلیسی به فارسی
declaimer، سخنور، دکلمه کننده، خواننده
-
declaimers
دیکشنری انگلیسی به فارسی
declaimers، سخنور، دکلمه کننده، خواننده
-
declaiming
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سقط جنین، رجز خوانی کردن، دکلمه کردن، خواندن، با حرارت علیه کسی صحبت کردن
-
declaim 2
دکلمه کردن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای نمایشی] اجرای دکلمه
-
declamation, declaim 1
دکلمه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای نمایشی] 1. نوعی بیان پرطمطراق و آهنگین در اجرای بعضی قطعات نمایشی 2. قطعهای مستقل که یک نفر آن را به شیوۀ اغراقآمیز اجرا میکند و معمولاً بهصورت مسجع و منظوم است